• وبلاگ : يك
  • يادداشت : اعمال شب قدس!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + داوود! 
    با سلام خدمت جناب آقاي هاشمي زاده...
    جناب هاشمي زاده من اين طور از نوشته ي شما برداشت مي کنم که لحني عتاب آلود و خشمگين داريد. البته من خود واقفم که تحمل افرادي چون من بايد هم براي ديگران و به ويژه شما دشوار باشد.
    اما اميد اين بود که روي ملال در نکشيد-ان شاءالله در هم نمي کشيد.- با اجازه شما -غيابي البته-به پاسخ هاي شما مي پردازم.
    1-واکنش نشان دادن نسبت به نظرات مرا وظيفه خود دانسته ايد. اين وظيفه اي نيست که بر عهده شما باشد بلکه اين لطف شماست که نظرات چون مني را مي خوانيد و به آن پاسخ مي دهيد، که من براي اين لطفتان از شما سپاسگذارم.
    2-درباره انکار هولوکاست، هولوکاست يک واقعه ي تاريخي است و به راستي رخ داده است. اگر کمي درباره موضع گيري هاي دولت نهم از ابتدا تا امروز در اين رابطه تامل کنيم خواهيم ديد که در آغاز آقاي احمدي نژاد کاملا منکر وقوع هولوکاست در روزگاري و در سرزميني بودند و آن را يک دروغ ساخته رسانه هاي صهيونيستي مي دانستند. در ادامه ايشان انکار اصل هولوکاست را به انکار و تشکيک در تعداد انسان هاي کشته شده در اين ماجرا تبديل کردند. ايشان بعد تر تعداد کشتگان را نيز پذيرفتند و به اين مسئله اشاره کردند که هر چند هولوکاست با همان ابعاد رخ داده است اما مردم فلسطين نبايد پاسخ گوي اشتباه اروپايي ها باشند. امسال ايشان در نيويورک از اين موضع نيز عقب نشستند و برگزاري انتخابات و همه پرسي درباره سرنوشت ساکنان فلسطين، بين اعراب و اسرائيليان را به عنوان راه حلي که براي حل اين مشکل به ذهن ايشان خطور کرده است عنوان کردند.(براي اين مطالب مي توانيد به حافظه خود يا آرشيو ها مراجعه فرماييد.)
    3-درباره سخنان آقاي مشايي و آقاي خامنه اي به ايشان وادامه ماجرا... شما را به کمي تامل و تعمق دعوت مي کنم . آيا به راستي مي پنداريد که اسفديار رحيم مشايي خويشاوند احمدي نژاد، دوست ديرينه احمدي نژاد و کسي که در زمينه هاي فکري و ايدئولوژيک خطوط جناب احمدي نژاد را مخشص مي کند ، چنين حرف هايي را بدون هماهنگي و کسب اجازه از آقاي خامنه اي بر زبان مي آورد؟ در ضمن فراموش نکنيم که اصل سخنان رحيم مشايي درباره مردم اسرائيل کاملا درست و قابل پذيرش است.
    4-شما دولت نهم را گويي بيش از اندازه ضد آمريکا و اسرائيل پنداشته ايد! به اطلاع شما برسانم که دولت نهم دولت شکستن تابو هاي ايران در عرصه روابط ايدئولوژيک خارجي( مانند آمريکا و اسرائيل) بود.در اين باره نيز مدد گرفتن از حافظه و شواهد و قرائن و البته انديشيدن کمک حال شما خواهد بود.
    5-پيشنهاد تحريم يکي از بهترين راهکارها براي مبارزه با اسرائيل است که در عرصه روابط تجارت جهاني کاربردي و اثرگذار است. شما هنگامي مي توانيد بازي ديگران را برهم بزنيد و يا تاثير گذاري بيشتري داشته باشيد که خود درون بازي باشيد. نه اينکه در گوشه اي بنشينيد و به بازي ديگران اعتراض کنيد.(اين يک مثال بود) درباره اسرائيل نيز بايد آن قدر روابط تجاري و سياسي محکم باشد که وقتي در اعتراض به آنها و اعمالشان، اعمال تحريم شود و اقعا تاثيرگذار باشد و اسرائيل از اين مسئله مضطرب و متضرر شود.
    6-فرموده ايد که اسرائيل را کشور نمي دانيد. جامعه جهاني اسرائيل را در يک راي گيري در مجمع عمومي سازمان ملل به رسميت شناخته است-البته اگر شما اين مسئله را نيز دروغ نشماريد و يا به قدرت هاي صهيونيستي منسوب نکنيد!- در متن پيشين نيز شما را به آگاهي از تاريخ اسرائيل و فلسطين دعوت کردم. شايسته است که درباره گذشته و پيشينه هر کدام مطالعاتي بفرماييد.درباره اسرائيل کهن که در قرآن مجيد نيز داراي شاهد و قرينه است سخن نمي گويم. اما بايد بدانيد که اسرائيل نوين در پيدايش از فلسطين که تا جنگ جهاني اول ضميمه خاک عثماني بوده است سابقه دار تر است.
    7-نوشته ايد که رابطه با اسرائيل به حکم مرجعيت و عقل حرام است. حکايت مرجعيت و احکام صادره و سير مرجعيت در تاريخ خود نشان از وضع آن دارد و اينجا نيز مجال پرداختن نيست. اما آنچه مرا شگفت زده کرد-باز هم!- اين است که عقل را هم آورده ايد.اگر لطف کنيد و با استفاده از منطق و يا برهان عقلاني بفرماييد که در کجاي عقل و منطق به صورت ايجابي حرام بودن رابطه با اسرائيل نتيجه مي شود؟
    8-جناب آقاي هاشمي زاده در باره بند 1 در نوشته قبلي و اينکه به شما توهين شده است بسيار شگفت زده شدم و پريشان. هر چه فکر کردم درنيافتم که چه توهيني در آن عبارات بود. اينکه من نوشته بودم "فرموديد(يا فرموده اند)" چه در منطق و چه در زبان هيچ توهيني را حمل نمي کند.
    از ديد زبان :من که گوينده ام و نويسنده مطلب ،"فرموديد" را براي شماي مخاطب و "فرموده اند" را براي غايبين احتمالي که شايد گوينده آن مطلب باشند به کار بردم . تا آنجا که من به ياد دارم شخص ديگري در زبان فارسي باقي نمي ماند که من در نوشته بياورم و يا نياورم .
    از ديد منطق:اجتماع دو مجموعه ي محمولي که تمام حالات محتمل را شامل مي شوند و هيچ گزينه ايي نمي تواند که عضو اين مجموعه نباشد به عبارتي سور عمومي در عضو بودن و سور عدم در عضو نبودن .حال اين چه توهيني است!؟ "الله اعلم".
    شما خود را عاشق شهر قم معرفي کرده ايد. استدعا دارم در اولين فرصت در شهر قم به يکي از روحانيون شرح حال خود عرضه داريد زيرا شما که گويا منطق نمي دانيد اما روحانيون و طلاب حوزه ي علميه منطق مي خوانند-هر چند منطق سنتي- تا آنها داور ميان ما در اين باب باشند.
    9- من نيز براي خواست ،نظر و ايدئولوژي شما احترام قائلم هرچند که در پاره اي موارد با آن مخالف باشم.و البته قدرت تحمل صداي مخالف بسيار نادر و کمياب است و بيهوده نبود که دکتر شريعتي در دعاي خود از خداوند اين قدرت را مي طلبيد.
    10-جناب هاشمي زاده در اين روزهاي نزديک عيد سعيد فطر ما را از دعاي خود محروم نفرماييد تا همگي چون فطر خلق بد را فاطر باشيم.ان شاءالله.