با سلام خدمت جناب آقاي هاشمي زاده...
با مسئلت قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه مبارك از درگاه حضرت باري و سپاسگذاري براي خواندن و پاسخ گويي به نظرات خود، لازم دانستم چندنكته را در ادامه براي كمك به خود و شما بياورم:
1-در باره بند3 و پاسخ شما : توصيه كرده ايد كه اين بند دوباره خوانده شود زيرا كه من فراموش كرده ام كه آقاي كردان خود وزير كشور است!!
جناب هاشمي زاده هنگامي كه نوشته شما را خواندم بسيار شگفت زده شدم. من خود به روشني مي دانم كه آقاي كردان وزير كشور است! استفاده از «وزير كشور» و «آقاي كردان»در آن متن اشاره به دو فرد متفاوت نيست بلكه اشاره به دو جايگاه متفاوت است. زيرا كه در خبر آمده است وزير كشور با آيت الله بهجت ديدار كرده است. اما هنگامي كه من از آقاي كردان استفاده كرده ام منظورم كردان پيش از وزارت است چرا كه ايشان پيش از وزارت نيز عهده دار مناصب مديريتي با جايگاه و مدرك دكترا بوده اند.
از اينكه در پاسخ مرا به ندانستن متهم كرده ايد هيچ آزرده نشدم زيرا كه انسان «جهول» است و من بيش از همه. اما از اينكه شما در دريافت منظور من چنين به بيراه رفته ايد و توصيه به دوباره خواني كرده ايد به راستي شگفت زده شدم. اگر شما كمي در زبان و ادبيات فارسي غور كرده بوديد ويا در فلسفه ومنطق به مفاهيمي چون
"Subjet" و "" توجه مي کرديد تفاوت بين"وزير کشور " و "آقاي کردان" را در ميافتيد.
2-درباره بند4: نا آگاهي شما از آنچه در گذشته اتفاق افتاده و بر چسب منافق به آگاهان زدن ، به خود سانسوري و خود بايکوتي منجر مي شود که بايد ديد اين به نفع چه کساني است.
3-در باره بند 5: شما آرزوي مرگ براي گروهي از انسان ها کرده بوديد و همان طور که حدس مي زدم و درست در آمد شما آنان را از جرگه مومنين خارج کرده ايد و اين عمل خود را به گفته امام مستند کرده ايد.
بايد به اطلاع شما برسانم که در گذشته و در قرون نخستين (تا قرن پنجم) مسلمانان در خارج کرد ديگران از دين و شريعت حساسيت بالايي داشتند و بر سر مسائلي بسيار مهم تر و بنيادي تر (مانند امامت، علم امام، عصمت امام، صفات خداوند، ويژگي هاي پيامبر و... ) از اسلام و ايمان خارج نمي شدند. در گذشته گويا آستانه تحمل مسلماناني که به پيامبر و ائمه هدي (ع) نزديک تر بوده اند بالاتر و آمادگي براي نظرات متفاوت بيشتر بود. اما امروزه با وجود اين همه عبرت و پيشرفت گويا تحمل کمتر است.
درباره ولايت فقيه بحث بسيار مفصل و دامنه دار است. شما گويا اين مسائل را بديهي پنداشته ايد . اگر مجال بيشتري بود و باب بحث باز آنگاه (هاتوا برهانکم ان کنتم صادقين) راهگشاي من و شما بود.
در ضمن فراموش نفرماييد که گفته امام خميني در هر مسئله اي حجت و ميثاق مسلماني نيست. از اين که دين و ايمان خود را با هرچيز و هر که درآميزيد به خداوند بزرگ پناه ببريد و ببرم.
4-درباره بند 6: شما نيز حتما وجود ارتباط بين خبر و عنوان را مي پذيريد. خبر و تيتر انتخابي شما به راستي ربطي به هم ندارند. شما براي وجود اين ارتباط به کامنت ها اشاره کرده ايد!! در کجا و با چه منطقي ارتباط امور با نظر پيام گذارندگان سنجيده مي شود!؟آيا "اکثرهم لا يعلمون" را نشنيده ايد؟
5-اشاره اي به غلط املايي کرده بويد که فکر مي کنم منظورتان ماجراي "داوود" باشد. جناب هاشمي زاده باز هم نا آگاهي شما از زبان و ادب فارسي مسئله ساز شده است! ايراد من به شما املايي نبود! من به مسئله تاريخي و ريشه اي "داود" و "داوود" در زبان و فرهنگ اشاره داشتم که همان طور که حدس زده بودم شما از اين مسئله آگاه نيستيد.
6- جناب هاشمي زاده عمده مسائلي که منجر به کج فهمي و بروز مشکل در حيطه انديشه مي شود، نا آگاهي به زبان و ادبيات، منطق و تاريخ است. ان شاءالله که همه ما در بهبود ضعف هاي خود کوشا باشيم و من الله توفيق.
7-در پايان التماس دعا در اين ماه مبارک را دارم و اميد آن که روي ملال در نکشيد.